مبینا مبینا ، تا این لحظه: 19 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره
مهدیمهدی، تا این لحظه: 21 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره
محمدمحمد، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

بوستان نور

داستان حضرت هود(ع)

1392/9/27 10:53
نویسنده : گل نرگس
818 بازدید
اشتراک گذاری

حضرت هود (عليه السلام)


خلاصه ي داستان حضرت هود (عليه السلام):

حضرت هود يكي از انبياي الهي است كه نام مباركش هفت بار در قرآن آمده ويك سوره نيز به نام ايشان مي باشد.هود از نوادگان حضرت نوح بوده وبا هفت واسطه به او مي رسد.ايشان را به اين خواطر هود مي گفتند كه از گمراهي قومش نجات يافته بود واز طرف خداوند براي هدايت قومش انتخاب شده بود.
 حضرت هود (عليه السلام) از پيامبران بُـزرگواري بود که هم اخلاقي پسنديده و عالي داشت و هم از نظر زيبائي ظاهر و آراستگي اندام در ميان مردم خود مُمتاز بود . در واقع خُداوند متعال ، کمالات ظاهري و معنوي را يکجا در او جمع فرموده بود .
اين پيامبر الهي در سنّ چهل سالگي از طرف خُداوند مأمور شد تا قوم « عاد » را از عادتهاي ناپسند و رفتار زشتي که به آن اُنس گرفته بودند باز دارد و از عذاب سخت خدا بترساند .http://s3.picofile.com/file/7967075806/%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D8%B7%D9%84%D8%A8.gif



حضرت هود (عليه السلام)


خلاصه ي داستان حضرت هود (عليه السلام):

حضرت هود يكي از انبياي الهي است كه نام مباركش هفت بار در قرآن آمده ويك سوره نيز به نام ايشان مي باشد.هود از نوادگان حضرت نوح بوده وبا هفت واسطه به او مي رسد.ايشان را به اين خواطر هود مي گفتند كه از گمراهي قومش نجات يافته بود واز طرف خداوند براي هدايت قومش انتخاب شده بود. حضرت هود (عليه السلام) از پيامبران بُـزرگواري بود که هم اخلاقي پسنديده و عالي داشت و هم از نظر زيبائي ظاهر و آراستگي اندام در ميان مردم خود مُمتاز بود . در واقع خُداوند متعال ، کمالات ظاهري و معنوي را يکجا در او جمع فرموده بود .
اين پيامبر الهي در سنّ چهل سالگي از طرف خُداوند مأمور شد تا قوم « عاد » را از عادتهاي ناپسند و رفتار زشتي که به آن اُنس گرفته بودند باز دارد و از عذاب سخت خدا بترساند .
قوم عاد مردمي ثروتمند و قوي هيکل با عمرهاي طولاني بودند که در سرزمين « احقاف » که بسيار سرسبز و پر آب و حاصل خيز بود زندگي مي کردند و همين ثروت بسيار و عمر طولاني ( که تا 500 سال نيز گفته شده است ) بيشتر آنها را به غفلت و بي خبري و غرور کشانده بود ، تا جائي که هر کس قدرت و نيروي بيشتري داشت به زير دستان خود ستم مي کرد . به تدريج اين مردم خودخواه از پرستش خداي بزرگ فاصله گرفتند و به بت پرستي روي آوردند .
در اين وقت ، خداوند حضرت هود (عليه السلام) را که از همان شهر و ديار بود و تمام شرايط پيامبري را داشت براي هدايتشان فرستاد و او با صبر و حوصله ي فراوان دعوت آسماني خود را به گوش آن مردم رساند و آنها را نصيحت کرد و نعمتهاي بي شمار خُداوند بُـزرگ را بر آنان برشمرد .
اما آن مردم خيره سر ، به جاي اطاعت از سُخنان خير خواهانه ي پيامبرشان با او مخالفت کردند و ضمن اينکه نسبت ناداني و دروغگوئي به او مي دادند او را مورد آزار و اذيّت خود قرار دادند .
حضرت هود (عليه السلام) آنها را به عذاب الهي تهديد کرد امّا مردم غافل پاسخ دادند که : « ما هرگز عذاب نخواهيم شد » .
قوم عاد بر اثر کُفر و بُت پرستي ابتدا دچار خُشک سالي شدند ، امّا با ادامه ي کارهاي زشت ، عذابي وحشتناک بر آنان فرود آمد . ابري سياه که در دل خود عذابي سخت داشت آسمان را فرا گرفت ، مردم که فکر کردند ابر باران زاست ، ابتدا خوشحالي کردند ولي با رسيدن ابر در بالاي سر آنها بادي ســرد وزيدن گرفت و همه ي آنها را در مدّت هفت شب و هشت روز به مجــسمه هائي بي جان تبديل نمود و نهايتاً آن شهر زيبا ، زير شنهاي بيابان ناپديد شد .
حضرت هود (عليه السلام) و پيروانش که در زمان عذاب بيرون از شهر بودند ، نجات يافتند و زندگي جديدي را آغاز کردند .
 
منبع و مأخذ : کتاب تاريخ انبیاء ، نوشته ی رسولی محلاتی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بوستان نور می باشد