سفر حج
از خاک مي روم که از آيينه ها شوم *** ها! مي روم از اين من خاکي رها شوم
من زاده زمينم و تا عرش مي روم *** ها! مي روم مسافر امّ القري شوم
* * *
ها! مي روم هر آينه در سرزمين نور *** با جلوه هاي روشن عشق آشنا شوم
اين چند روز فرصت خوبيست تاکه من *** از چند سال بندگي تن جدا شوم
* * *
تا نقطه عروج دل خويش پر کشم *** از خود جدا شوم همه محو خدا شوم
با جامه اي سپيدتر از بخت آفتاب *** از تيرگي، از اين همه ظلمت رها شوم
* * *
لب را به ذکر قدسي لبيک وا کنم *** با اهل آسمان و زمين همصدا شوم
در لحظه طواف بگردم به گرد يار *** سرگشته چون تمامي پروانه ها شوم
* * *
در جستجوي زمزم جوشان عاشقي *** از مروه تا صفا بروم، با صفا شوم
حرف تمام شعر همين بود، اينکه من *** در خود فرو بريزم و از نو بنا شوم
امیدوارم در این سفر بتونم توشه ای معنوی اندوخته کنم.وحاجی بمانم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی