آفتاب قم(رنگ آمیزی وفات حضرت معصومه)
آفتاب قم
فاطمه معصومه ـ که درود خدا بر او باد ـ به عشق دیدار امام و برادرش سفری به سویخراسان در پیش می گیرد. در میانه راه در نزدیکی شهر ساوه به بیماری سختی دچارمی گردد و ادامه سفر برای او ناممکن می شود.
آفتاب قم
فاطمه معصومه ـ که درود خدا بر او باد ـ به عشق دیدار امام و برادرش سفری به سویخراسان در پیش می گیرد. در میانه راه در نزدیکی شهر ساوه به بیماری سختی دچارمی گردد و ادامه سفر برای او ناممکن می شود. آن بانوی بزرگ از جایگاه رفیع شهر قم آگاهاست و می داند که قم مأمن آل طه است. لذا راه را به سوی آن شهر ادامه داده، میهمان اهالیقم می شود. میهمان که نه؛ صاحب خانه به خانه خویش می آید. بیش از هفده روز از آنحضور تلخ و دردناک نمی گذرد که آن وجود مبارک براثر بیماری جان می سپرد و شهر قمجایگاه همیشه او می گردد. اینک به یمن حضور این خورشید نورانی و این چشمه زلالهمیشه جاری، شهر قم سبزه زاری آباد و دلپذیر برای اهل علم و تقواست. درود خدا برآفتاب روشنی بخش شهر قم.
برادر در کنار خواهر
هفده روز از ماندن پردردورنج فاطمه معصومه علیهاالسلام در قم می گذرد. این هفده روز اگرچهبرای اهل قم سرشار از خیر و برکت بود، امّا با غم بیماری این بانوی بزرگ شهر را اندوهیبزرگ فرا گرفته بود و امروز خبر جانکاه رحلت آن سیّده جلیله دل ها را داغدار کرد. بدنپاکش را غسل داده کفن کردند. به هنگام دفن ناگهان دو سوار از جانب ریگزار کویر ظاهرشدند. دو سوار ناشناس امّا آسمانی، رو پوشانده امّا نورانی، که بر جسم بی جان فاطمهمعصومه علیهاالسلام حاضر شدند و بر آن نماز گزاردند و او را دفن کردند و راه برگشت پیش گرفتند.
آری بدن آسمانی این بانوی پاک باید با دست های آسمانی و پاک دفن شود. درود خدا برآن سرچشمه پاکی، فاطمه معصومه علیهاالسلام .
منبع:مجله گلبرگ خرداد81